شبامون آخ که چه تاریک و چه سرده
دلامون جای غمه لونه درده
تورو بی من منو دور از تو گذاشته
چی بگم؟ با من و تو دنیا چه کرده؟
آسمون با من و تو قهره دیگه
هر کدوم از ما تو یک شهر دیگه
تو دلم این همه غم جا نمیگیره
چی به جز غم داره این دل که اسیره
گفتی از یاد میره این غمها یه روزی
تو دلم ریشه دوونده دیگه دیره
آسمون با من و تو قهره دیگه
هر کدوم از ما تو یک شهر دیگه
تو میگی نامه نوشتی نرسیده
از تو یک خط یا نشون هیچکی ندیده
منم امشب واسه تو نامه نوشتم
اما اشکام همه رو نامه چکیده
تو میگی نامه نوشتی نرسیده
از تو یک خط یا نشون هیچکی ندیده
منم امشب واسه تو نامه نوشتم
اما اشکام همه رو نامه چکیده اما اشکام همه رو نامه چکیده
آسمون با من و تو قهره دیگه
هر کدوم از ما تو یک شهر دیگه
شبامون آخ که چه تاریک و چه سرده
دلامون جای غمه
لونه ي درده
تورو بی من
منو دور از تو گذاشته
چی بگم؟ با من و تو دنیا چه کرده؟
شبامون آخ که چه تاریک و چه سرده
دلامون جای غمه لونه درده
تورو بی من منو دور از تو گذاشته
چی بگم؟ با من و تو دنیا چه کرده؟
آسمون با من و تو قهره دیگه
هر کدوم از ما تو یک شهر دیگه
آسمون با من و تو قهره دیگه
هر کدوم از ما تو یک شهر دیگه
نوشته شده توسط دختر رشتی در
چهار شنبه 28 فروردين 1392برچسب:,
چرا حس میکنم هستی کنارم
چرا این رفتنو باور ندارم
چرا گم میکنم روز و شبارو
چرا حس میکنم داری هوامو
چرا هستی میونه خواب و رویا چرا پر میشه تو هرم نفسها
دارم نفس نفس نبودن تو کم میارم
میخوای بری تورو به این ترانه میسپارم
ولی نرو .... نرو بمون ...
نرو که جز تو چاره ای به جز خودت ندارم
نرو بمون نرو بمون نرو بمون کنارم
اخه ترانه هام همش بهونت و میگيرن
اگه بری همه کهنه میشن بی تو میمیرن
اگه بری چشامو پشت جاده جا میذارم
اگه بری خود بارون میشم برات میبارم
دارم نفس نفس نبودن تو کم میارم
میخوای بری تورو به این ترانه میسپارم ولی نرو .... نرو بمون ... نرو که جز تو چاره ای به جز خودت ندارم
نرو خیال نکن بدون تو دووم میارم
نوشته شده توسط دختر رشتی در
پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:,
کجا برم خدایا آه
کجا برم خدایا به کی بگم غمم را که غم زبونمو سوزونده
چرا به لب بیارم که آتش درونم تا استخونمو سوزونده
این منم که قمارو باخته
رو نسیم آشیونه ساخته
کجا برم خدایا به کی بگم غمم را که غم زبونمو سوزونده
چرا به لب بیارم که آتش درونم تا استخونمو سوزونده
این منم که قمارو باخته
رو نسیم آشیونه ساخته
مستمو دیوونه ام گریه ی مستی شده همدم شبهای من آه
بر در میخانه ها حلقه شده تا ابد دست تمنای من آه
مستمو دیوونه ام گریه ی مستی شده همدم شبهای من آه
بر در میخانه ها حلقه شده تا ابد دست تمنای من آه
این منم که قمارو باخته رو نسیم آشیونه ساخته
آه
کجا برم خدایا به کی بگم غمم را که غم زبونمو سوزونده
چرا به لب بیارم که آتش درونم تا استخونمو سوزونده
این منم که قمارو باخته
رو نسیم آشیونه ساخته
این منم که قمارو باخته
نوشته شده توسط دختر رشتی در
پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:,
خودم تنها ، تنها دلم چو شام بی فردا دلم
چو کشتی بی ناخدا به سینه ی دریا دلم
به سینه ی دریا دلم
تو ای خدای مهربان ، تو ای پناه بی کسان
به سنگ غم مشکن دگر چو شیشه مینا دلم
چو شیشه مینا دلم
تو هم برو ای بی وفا مبر بر لب نام مرا
دل تنگم بیگانه شد نمی خواهد دیگر تو را
نشان من دیگر مجو ، حدیث دل دیگر مگو
دلم شکسته زیر پا نمی خواهد دیگر تو را
نمی خواهد دیگر تو را
تو ای خدای مهربان ، تو ای پناه بی کسان به سنگ غم مشکن دگر چو شیشه مینا دلم
چو شیشه مینا دلم
تو هم برو ای بی وفا مبر بر لب نام مرا
دل تنگم بیگانه شد نمی خواهد دیگر تو را
نشان من دیگر مجو حدیث دل دیگر مگو
دلم شکسته زیر پا نمی خواهد دیگر تو را
نمی خواهد دیگر تورا
تو ای خدای مهربان ، تو ای پناه بی کسان
به سنگ غم مشکن دگر چو شیشه مینا دلم
چو شیشه مینا دلم
نوشته شده توسط دختر رشتی در
چهار شنبه 21 فروردين 1392برچسب:,
وقتی می یای صدای پات از همه جاده ها میاد
انگار نه از یه شهر دور که از همه دنیا میاد
تا وقتی که در وا میشه لحظه دیدن میرسه
هر چی که جادس رو زمین به سینه من می رسه آآآآآآآآآآآی
ای که تویی همه کسم بی تو میگیره نفسم
اگه تو رو داشته باشم به هرچی میخوام می رسم
به هر چی میخوام می رسم
وقتی تو نیستی قلبمو واسه کی تکرار بکنم ؟ گلهای خابالودرو واسه کی بيدار بکنم ؟
دسته کبوترای عشق واسه کی دونه بپاشه ؟
مگه تن من می تونه بدون تو زنده باشه ؟
ای که تویی همه کسم بی تو میگیره نفسم
اگه تو رو داشته باشم به هرچی میخوام می رسم
به هر چی میخوام می رسم ای که تویی همه کسم بی تو میگیره نفسم
اگه تو رو داشته باشم به هرچی میخوام می رسم
به هر چی میخوام می رسم
عزیزترین سوغاتی غبار پیراهن تو
عمر دوباره منه دیدن و بوییدن تو
نه من تو رو واسه خدا نه از روی هوس می خوام
عمر دوباره منی تو رو واسه نفس می خوام
ای که تویی همه کسم بی تو میگیره نفسم
اگه تو رو داشته باشم به هرچی میخوام می رسم
به هر چی میخوام می رسم
ای که تویی همه کسم بی تو میگیره نفسم
اگه تو رو داشته باشم به هرچی میخوام می رسم
به هر چی میخوام می رسم
وقتی می یای صدای پات از همه جاده ها میاد
انگار نه از یه شهر دور که از همه دنیا میاد
تا وقتی که در وا میشه لحظه دیدن میرسه
هر چی که جادس رو زمین به سینه من می رسه آآآآآآآآآآآی
ای که تویی همه کسم بی تو میگیره نفسم
اگه تو رو داشته باشم به هرچی میخوام می رسم
به هر چی میخوام می رسم
نوشته شده توسط دختر رشتی در
چهار شنبه 21 فروردين 1392برچسب:,
وقتی که تنهایی میاد ، حس می کنم که بی کسم
ثانیه ها نمی گذرن ، هیچ موقع فردا نمیآد
دلم دیگه زندگی رو با اینهمه درد نمیخواد
.
دیر گاهیست که تنها شده ام قصه غربت صحرا شده ام
وسعت درد فقط سهم من است بازهم قسمت غم ها شده ام
دگر آیینه ز من بی خبر است که اسیر شب یلدا شده ام
من که بی تاب شقایق بودم همدم سردی یخ ها شده ام
کاش چشمان مرا خاک کنید تا نبینم که چه تنها شده ام…
.
گاهی تنهایی آنقدر قیمت دارد که درب را باز نمی کنم
حتی برای “تو” که سالها منتظر در زدنت بودم
.
اگر تنهایی ام چشم مرا بست / اگر دل از تنم افتاد و بشکست
فدای قلب پاک آن عزیزی / که در هر جا که باشد یاد ما هست
.
من و غم همچون برادر ، دست الفت داده ایم
رشته ی این دوستی محکم کند تنهایی ام
نوشته شده توسط دختر رشتی در
سه شنبه 20 فروردين 1392برچسب:,
و ساعت 18:10
کاش میشد هیچکس تنها نبود کاش میشد دیدنت رویا نبود گفته بودی باتو میمانم ولی رفتی و گفتی که اینجا جا نبود سالیان سال تنها مانده ام شاید این رفتن سزای من نبود من دعا کردم برای بازگشت دستهای تو ولی بالا نبود باز هم گفتی که فردا میرسی کاش روز دیدنت فردا نبود …
.
میدانی تنهایی کجایش درد دارد ؟ انکارش !
. در قفس تنهاییم تنها یاد توست که مرا به اوج همه ی دوست داشتنها به پرواز در می آورد
نوشته شده توسط دختر رشتی در
سه شنبه 20 فروردين 1392برچسب:,
مینویسم نامه و روزی از اینجا میروم با خیال او ولی تنهای تنها میروم در جوابم شاید او حتی نگوید “کیستی ؟” شاید او حتی بگوید “لایق من نیستی” مینویسم من که عمری با خیالت زیستم گاهی از من یاد کن ، حالا که دیگر نیستم
.
این شعرها دیگر برای هیچکس نیست نه ! در دلم انگار جای هیچکس نیست آنقدر تنهایم که حتی دردهایم دیگر شبیه دردهای هیچکس نیست
.
مثل آتیش تو صحرا / یا که طوفان تو دریا مثل ظلمت توی شب ها / جون به لب موندم و تنها
.
در برهوت بی کسی ، تنها تو همزاد منی ای نازتر از خواب شبم ، آیا تو هم یاد منی ؟
. گر بدانم نیستی ، غمی نیست ز تنهایی / اینکه هستی و تنهایم ، غم دارم
.
از دل کوچه گذشتم از میون جاده ی خیس این مسیر بدون برگشت که واسم هیچ آشنا نیست میخوام آرامش بگیرم من که تو غصه اسیرم حق من نیست مثل سایه توی تنهایی بمیرم…
نوشته شده توسط دختر رشتی در
سه شنبه 20 فروردين 1392برچسب:,
یه ادم دل شکسته که قطره های بارون رو گونه هاش نشسته آدمیکه تو دنیا از کسی خیر ندیده یه ادم مهربون تو زندگی ندیده جز حرفای بی معنی چیزی دیگه نشنیده از حرفای آدما چیزی نفهمیده دل نگرون نشسته به انتظار بارون تا قطره های بارون رو گونه های بشینه تا بتونه ادمی رو به مهربونی دلش تو قطره ها ببینه منتظره تا قطره ها اسم اون و صدا کنن با همدیگه بخونن یواش به او نگاه کنن اون میخواد تا قطره ها غم دلش رو بدونن قصه تلخ زندگیشو با هم دیگه بخونن
نوشته شده توسط دختر رشتی در
دو شنبه 19 فروردين 1392برچسب:,
و ساعت 11:18
سعی کن آنچه مقدر است ، آرام تحمل کنی . سقراط
خوشبختی شکل ظاهری ایمان است ،تا ایمان و امید و سخت کوشی نباشد ،هیچ کاری را نمی توان انجام داد . هلن کلر
کسی که دارای عزمی راسخ است ،جهان را مطابق میل خویش عوض می کند . سقراط
یک زندگی مطالعه نشده ،ارزش زیستن ندارد . ژاک دوال
فکر نو بسیار ظریف و حساس است ،با یک ریشخند کوچک می میرد و کنایه ای کوچک آن را بسختی مجروح می کند. کارلایل
برای آن کس که ایمان دراد ، نا ممکن وجود ندارد.
رابینز
نوشته شده توسط دختر رشتی در
یک شنبه 11 فروردين 1392برچسب:,